در سالهای نه چندان دور، بازیهای ویدیویی روند بسیار خطیتری نسبت به عناوین امروزی داشتند. شما باید در محیط بستهای مشغول به بازی میشدید که گاهی حتی محدود به حرکت به چپ و راست بود و عملا محیط دیگری در اختیار بازیکن نمیگذاشت. با گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی، وسعت و بزرگی بازیهای ویدیویی از نظر اندازه هم افزایش یافت و توانست نقشهها و دنیاهایی در اختیار گیمرها بگذارد که حتی بعد از ساعتها گشت و گذار هم تمام نمیشدند. مقالهی پیش رو قصد دارد ۱۰ مورد از برترین عناوین جهانباز که همین الان میتوانید تجربه کنید را به شما معرفی کند. لازم به ذکر است که هیچ ترتیب خاصی در لیست وجود ندارد و نیتمان هم به هیچ وجه معرفی بازیهای اوپنورلد برتر تاریخ نیست، پس اگر اسم عناوینی مثل اسکایریم یا فالوت را ندیدید، تعجب نکنید. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
The Witcher 3 Wild Hunt
جهان فانتزی ویچر 3 همان اندازه که زیبا و مسحور کننده است، مرگبار و خطرناک نیز میباشد. سرزمینی پر از هیولاهای مختلف و اساطیری، مناطق ترسناک و آدمهایی که به قول دندلاین بدترین نوع هیولاها هستند، سرتاسر Continent (نام جهان سری بازی ویچر) را گرفتهاند و آن را تبدیل به یکی از شناختهشدهترین دنیاهای فانتزی در عصر ما ساختهاند. ویچر 3 اوج مهارت بازیسازی سیدیپراجکت بود که اگر نگوییم بهترین بازی نسل ۸، قطعا یکی از بهترینهای نسل میباشد و اصلا قصد تکراری شدن ندارد. داستان اصلیِ غنی، ماموریتهای فرعی زیاد و سرگرمکننده، در کنار دنیایی که هر چه بیشتر در آن وقت بگذرانید، شما را بیشتر غرق خود میکند، دور هم جمع شدهاند تا ویچر 3 را تبدیل به یکی از بهترین بازیهای اوپنورلد سازند که همین الان «باید» سراغش بروید و از تجربهاش غافل نمانید. بستههای الحاقی این عنوان نیز در میان بهترین DLCهای موجود در بازار هستند که تجربه شما از جهان ویچر را کاملتر و جذابتر میکنند. نسخه نسل نهمی این عنوان نیز سال بعد منتشر خواهد شد.
No Man’s Sky
شاید عبارت «جهانباز» چندان مناسب نو منز اسکای نباشد، چون این عنوان اصلا محدود به جهانی خاص نیست و عملا یک هستی را در اختیار شما میگذارد تا به کاوش و ماجراجویی بپردازید. نو منز اسکای منظومهای پر از سیارههای ناشناخته است، مثل یک بسته شکلات که تا آن را مزه نکنید، نمیدانید چه طعمی خواهد داشت. موجودات بیگانه، حیوانات ناشناخته، آب و هوای غیرقابل پیشبینی و حیات وحش منحصر بهفرد، در تمامی سیارهها انتظار شما را میکشند. نو منز اسکای در زمان عرضه اصلا موفق نبود و نتوانست به وعدههایی که به بازیکنان داده بود عمل کند، اما در طول سالیان نهچندان دراز توانست چرخشی ۱۸۰ درجهای بکند و با آپدیتهای کارساز، تبدیل به همان چیزی شود که باید میشد و چه بسا فراتر از سطح توقعات. همه این آپدیتها و بستههای الحاقی به شکل رایگان منتشر شدند تا سازندگان اثبات کنند که برای بازی و جامعه مخاطبین خود احترام قائلند و میخواهند دنیایی که به دستشان خلق شده، علاوه بر جذاب و سحرآمیز بودن، محبوب و دوستداشتنی هم باشد.
Death Stranding Director’s Cut
روایت گیجکننده، دیالوگهای بعضا عجیب و سیستم مبارزات ضعیف دث استرندینگ را برای لحظهای کنار بگذارید. جهانی که در این عنوان خلق شده، یکی از زیباترین و قطعا آرامشبخشترین جهانهایی است که میتوانید بین عناوین جهانباز پیدا کنید. شما که در این اثر نقش سم پورتر را بر عهده دارید، به عنوان شخصی پستچیمانند، در جهانی پساآخرالزمانی باید شهرها و ایالتهای مختلف را به یکدیگر متصل کنید و بار دیگر آنها را با هم متحد سازید. برای انجام این کار با دشواریهای زیادی روبهرو خواهید شد: کوهها و صخرههای صعبالعبور، مناطق برفی و دشتهایی که پر شدهاند از موجوداتی بیگانه که قصد جان شما را دارند. در این میان کنترل منابع و حمل مقدار بار معقول نیز از وظایف شماست که کار را سختتر و در عین حال بازی را درگیرکنندهتر میکند که به خودی خود نکته مثبتی است. گوش دادن به موسیقیهایی که در حین قدم زدن پخش میشوند، یافتن دریاچه آب گرم و لالایی خواندن برای BB، قطعا ارزش همه سختیهایی که قرار است بکشید را دارد و دث استرندینگ را به یکی از انسانیترین تجربههای جهانباز شما تبدیل میکند.
Sea of Thieves
وقتی Sea of Thieves منتشر شد، بیشتر شاهد یک بتا بودیم تا بازی تکمیلشده. نمرات ضعیف و بازخورد منفی بسیار از طرف هواداران، باعث شد Rare به خود بیاید و مشغول کار روی آپدیتهایی شود که باید برای این اثر جهانباز و مولتیپلیر خود منتشر میکرد. پس از چند سال بهروزرسانی، Sea of Thieves تبدیل شد به یکی از بهترین پاتوقها برای کسانی که میخواستند همراه دوستان خود به ماجراجویی بروند و ساعاتی در طول روز، به دزدی دریایی مشغول شوند. جزیرههای زیاد، ایونتهای متعدد، گنجهای ارزشمند و البته قصههای فرعی جذاب توانستند Sea of Thievesرا به تجربهای آبرومند تبدیل کنند، تا جایی که چند ماه پیش بسته الحاقی مخصوص دزدان دریایی کارائیب با حضور جک اسپاروی دوستداشتنی هم برای این بازی منتشر شد و مقدار محتوای این عنوان را بیش از پیش ساخت. اگر دلتان یک سفر دریایی آرام همراه دوستانتان، یا نبردی دریایی با هیولای مخوف دریاها، یعنی کراکن میخواهد، به هیچ وجه Sea of Thieves را از دست ندهید.
Red Dead Redemption 2
استودیوهای کمی مثل راکستار توانایی خلق جهانهای واقعگرایانه در بازیهای ویدیویی را دارند، رد دد ردمپشن 2 در این میان، مثل تاج پادشاهی این استودیو است؛ درخشان و باارزش. تکتک مناطق این بازی با جزئیات خیرهکننده پر شدهاند و مثل ماشین زمان، شما را به غرب وحشی و سالهای دور آن دوران میبرند. مکانیزمهای مختلف برای بقا مثل آشپزی، شکار، پوشیدن لباس مناسب برای هوای گرم یا سرد، و بسیاری موارد دیگر به شما اجازه نقشآفرینی در قامت آرتور مورگان، یکی از بهترین کاراکترهای صنعت گیم را میدهند. ماموریتهای فرعی و فعالیتهای جانبی بسیاری در جایجای نقشه قرار داده شدهاند و آمادهاند تا شما را مجذوب خود کنند و جهان رد دد ردمپشن 2 را به رختان بکشند. داستان اصلی نیز با زیبایی تمام روایت میشود و ترکیبی از تراژدی، درام و اکشن است که تقریبا همه سلایق را پوشش میدهد. هر وقت دلتان گرفت، سوار اسب شوید و با گوش دادن به موسیقی محشر بازی، به قطار تجاری از همه جا بیخبر دستبرد بزنید، یا هم دور آتش و کنار دوستان تبهکارتان بنشینید تا از قصهها و ماجراجوییهایشان بگویند و شما را عاشق غرب وحشی راکستار کنند.
Ghost of Tsushima
گوست آو سوشیما روایتی تاریخی از جزیره سوشیما و حمله مغول به ژاپن در سال ۱۲۷۴ میلادی است. ساکرپانچ در این عنوان توانسته جزیرهی سوشیما را به بهترین نحو ممکن به تصویر بکشد و با هنرمندی تمام، جلوهای زیبا از این سرزمین نشانمان دهد. در گوست آو سوشیما، شما نقش جین ساکای را بر عهده دارید، ساموراییای که حالا راه و روش شبح شدن را یاد گرفته و خلاف آنچه از آباء و اجداد خود یاد گرفته بود عمل میکند تا به هر قیمتی، مردم و محل زندگیاش را از اشغال متجاوزان در آورد. شاید داستان گوست آو سوشیما آن چیزی نباشد که میخواستید و شاید مخفیکاری بازی بعد از مدت کوتاهی رو به تکرار آورد و هوش مصنوعی بد هم روی مختان باشد، اما قول میدهم از طراحی جهان سوشیما ناامید نخواهید شد. اکوسیستمهای متفاوت با فعالیتهای جانبی مختلف، میتوانند ساعاتی شما را در جهانی که ساکرپانچ به وجود آورده غرق کنند و لحظات سرگرمکنندهای برایتان به ارمغان آورند. نسخه Director’s Cut نیز با اضافه کردن نقشه و خط داستانی جدید، زیبایی دنیای گوست آو سوشیما را دو چندان کرده که بهترین فرصت برای تجربهی این عنوان انحصاری پلیاستیشن است.
Horizon Zero Dawn
هورایزن زیرو دان در جهانی پسا آخرالزمانی و در کشور آمریکا جریان دارد که مثل فالوت، آیندهای را نشان میدهد که بیشتر شبیه گذشته است؛ فناوریهای مدرن از بین رفتهاند و مردم به روشهای باستانی به زندگی خود ادامه میدهند و استفاده از تکنولوژی را برای خود ممنوع میبینند. اِیلوی که کاراکتر اصلی بازی است، این سنت را شکسته و خود را با وسایلی که از قرنها پیش باقی ماندهاند مجهز میکند. دایناسورهای رباتی فراوانی در دنیای هورایزن حضور دارند که میتوانید از اغلب آنها سواری بگیرید و با استفاده از قدرتهای منحصر بهفردشان، کارهای جذابی انجام دهید. هورایزن زیرو دان از لحاظ نقشآفرینی بودن اصلا حرفهای نیست و گرچه تمام تلاش خود را میکند، اما نهایتا یک عنوان جهانباز اکشن ماجراجویی است، اما این باعث نخواهد شد که از دنیای زیبا و غنی آن چشم بپوشیم. کاوش در سرزمینهای هورایزن که از بُعد اقلیمی نیز متنوع هستند، تجربهی جذابی است که نباید از دست بدهید. اگر کمی سطح انتظارات خود از ماموریتها و المانهای نقشآفرینی بازی را کم کنید، قطعا از این عنوان لذت خواهید برد.
Sable
بازیهای مستقل که اوپنورلد هم باشند خیلی زیاد نیستند، Sable مثال نقضی بر این ماجراست. شما در این عنوان که با آرت استایل منحصر بهفرد و اتمسفر جذابش معروف شده، نقش فردی را دارید که باید برای پیدا کردن هدف زندگی خود، به ماجراجویی برود. سیبل اصلا اکشن نیست و نباید انتظار مبارزه با دشمنان جور و واجور ادر طول ماجراجویی خود داشته باشید. وسیلهی نقلیهای در اختیارتان گذاشته میشود و دنیایی بزرگ و زیبا نیز جلوی چشمانتانتان منتظر همراهی شما در این سفر بهیاد ماندنی. طراحی مراحل سیبل همانند The Legend of Zelda: Breath of the Wild خطی نیست و طوری نوشته شده تا کاربر خودش تصمیم بگیرد که چگونه بازی را ادامه داده و تمام کند. شما میتوانید در ۲ ساعت سیبل را تمام کنید، یا وقتتان را برای پیدا کردن تمام آیتمهای مخفیشده بگذارید و داستان را در کاملترین نحو ممکن به پایان برسانید. موسیقی متن بازی توسط گروه راک Japanese Breakfast ساخته شده و یکی از بهترین همراهان شما در سرزمین سیبل است. مواجهه با تکنولوژیها، فرهنگها و مردم مختلف نیز جهان Sable را جذابتر میکند و ارزش تکرار این عنوان را بالاتر میبرد. گفتنی است که Sable روی سرویس گیمپس نیز موجود است.
The Legend of Zelda Breath of the Wild
رمز محبوبیت و موفقیت BOTW در یک چیز است: هیچ سوالی، جواب اشتباه ندارد. شما میتوانید هر طوری که خواستید بازی را پیش ببرید؛ مستر سورد را به دست آوردید؟ ۴ دانجن اصلی را کامل کردید؟ هیولاهای هایرول را نابود کردید؟ جواب مهم نیست، هر کاری که بخواهید انجام دهید کاملا به خودتان بر میگردد و دستتان در انتخاب ماموریتها و طراحی روایت بازی کاملا باز است، تنها کار اجباری که باید در خط اصلی داستان انجام دهید، نابود کردن گنون میباشد که میتواند در طول یک ساعت انجام شود یا بیش از ۴۰ ساعت! BOTW توانست دنیایی با عظمت طراحی کند و آن دنیا را با انواع و اقسام قصههای خیالی پر کند، هر کاراکتر داستانی با خود دارد و میتواند حواس لینک را به خود پرت کند. شما میتوانید با شمشیر و چماق به پایگاه دشمن حمله کنید، یا منتظر برخورد صائقه به آنها بمانید، یا سنگی بزرگ را از بالا غلت دهید تا روی دشمن آوار شود، و بسیاری راههای دیگر که نشان میدهد دنیای بازی چقدر ایمرسیو و خلاقانه است. اگر قرار بر ترتیبگذاری در این مقاله بود، The Legend of Zelda: Breath of the Wild بدون شک در رتبه اول قرار میگرفت.
Marvel’s Spider-Man
اگر فقط یک دلیل برای تجربهی جهانِ باز اسپایدرمن لازم داشته باشید، «تار انداختن در سطح شهر» را به یاد آورید و وارد دنیای مارولی نیویورک شوید. اسپایدرمن 2018 از آن بازیهایی است که اصلا دلتان نمیخواهد Fast Travel داشته باشید و ترجیح میدهید تمام راه را همراه پیتر پارکر تار بیندازید و از ساختمانها بالا بروید. ایستراگهای فراوانی مثل ساختمان اونجرز یا دکتر استرینج، اشاره به متیو مورداک و دردویل، The Bar With No Name و بسیاری موارد دیگر نیز در بازی جاگذاری شدهاند تا طرفداران دنیای مارول و کمیکهای این کمپانی، از تجربه بازی اسپایدرمن لذت بیشتری ببرند. چالشهای متنوعی هم در جهان بازی وجود دارد که میزان سرگرمکننده بودن این عنوان را بیشتر میکند. در طول داستان اصلی نیز با شخصیتهای شرور زیادی از دنیای کمیکی مارول مواجه میشوید که غافلگیریهای زیادی هم با خود دارند. فعالیتهای جانبی دیگری هم در تمام شهر نیویورک قرار داده شده تا ساعات زیادی در دنیای عنکبوتی مارول باشید و حس هیجانانگیز تار انداختن بر فراز آسمانخراشهای آمریکایی را تجربه کنید.
عناوینی که در بالا معرفی شدند، ۱۰ بازی برتر اوپنورلدی بودند که همین حالا میتوانید سراغشان بروید؛ اگر فکر میکنید بازیای از قلم افتاده، در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.