همان طور که میدانید صنعت سخت افزار و تکنولوژیهای مرتبط به آن در چندسال گذشته به شدت دست خوش تغییرات بنیادی شدهاند که نوید آینده درخشانی در حوزه صنعت کامپیوتر و به طبع صنعت ویدئو گیم میدهند. به هر حال اگر با کامپیوتر بازی میکنید شما نیز باید کم و بیش خود را آماده ورود نسل بعدی بازیها کنید؛ و کارت گرافیک بنیادیترین قطعه مورد نیاز برای تجربه با کیفیت از ویدیو گیم است.
دهه ۲۰۱۰ دوره چندان خوبی برای AMD نبود. AMD در حالی برای سری پردازندههای FX خود که از نظر فروش به شدت عقبتر از اینتل بودند، دست و پا میزد که، در رقابت با Nvidia در بازار کارت گرافیکها هم با مشکلاتی روبرو بود؛ در حالی که تیم سبز پوش(Nvidia) صدر نشین بازار فروش کارت گرافیک بود؛ در توصیف وضعیت AMD فقط میتوانستیم عبارت متوسط را به کار ببریم.
با همه این اوصاف، AMD سرانجام در سال ۲۰۱۷ با عرضه نسخه پردازندههای مورد انتظار Ryzen که در حال حاضر جزو محبوبترین گزینهها برای سیستمهای گیمینگ هستند، بازگشتی طوفانی داشت. بعدتر، و در سال ۲۰۱۹، AMD با راه اندازی خط تولید کارت گرافیکهای ۷ نانومتری Navi مبتنی بر میکروچیپهای RDNA تلاش خود را برای رقابت با انویدیا در نسل بعد کارت گرافیکها آغاز کرد.
در این مقاله، خواهیم دید که AMD چگونه در سال ۲۰۲۰ خود را برای رقابت شانه به شانه با Nvidia و بدست گرفتن بازار گیمینگ، آماده کرده است. و در نهایت کدام شرکت در سال پیش رو دست بالا را خواهد داشت.
عملکرد و قیمت گذاری
طبیعتاً، اولین سوالی که در رابطه با کارت گرافیکها مطرح میشود، مسئله عملکرد است. چگونه و با چه معیارهایی نمره میگیرد و هر عملکردی میتواند چه نوع رزولوشن و کیفیتی به ما بدهد؟ خب، از آنجایی که عملکرد مدل تا مدل متفاوت و بسته به قیمت تغییر میکند تعمیم در این موضوع امری غیرممکن است.
اگر نگاهی به مدلهای بودجه محور بیاندازیم، AMD از گذشته در این حوزه دست بالا را داشته است؛ کارت گرافیکهای بودجه محور AMD تقریباً به طور مداوم از آنچه Nvidia میتوانست در همان قیمت ارائه دهد بهتر بودند. و شاید تنها در برخی مدلهای آخر هر دو مجموعه Nvidia کمی در این حوزه پیش افتاد، اما جالب است بدانید که برخی از کارتهای قدیمی RX 500 مبتنی بر Polaris از AMD هنوز هم از بهترین و مقرون به صرفهترین گزینههای موجود هستند.در همین حین، در میان ردهها، رقابت کمی نزدیکتر است و مدل های بهتر AMD، یعنی Navi میتوانند بیشتر از مدل های GTX و RTX که هم اکنون Nvidia می توانند ارائه دهند، خود را حفظ کنند.
اما اگر بخواهم به طور خلاصه بگویم، Nvidia در چندسال اخیر با وارد شدن جدی به عرصه کارت گرافیکهای بودجه محور کمابیش توانسته صدر را از آن خود کند. با این وجود، AMD در مقایسه با گذشته رقابت با کیفیتتری را شروع کرده؛ و با وجود این که در حال حاضر هیچ کارت رده بالایی ندارد، انتظار میرود با عرضه “Big Navi” بازی را در کارتها رده بالا به نفع خود برگرداند.
ری تریسینگ ارزشش را دارد؟
برجستهترین ویژگی کارت گرافیکها برای درخشش در مارکت ۲۰۱۸، قابلیت Ray Tracing یا رهگیری پرتو بود. حال Real-Time Ray Tracing اصلا چیست و آیا در سال ۲۰۲۰ ارزش هزینه کردن بیشتر را دارد؟
رهگیری پرتو یا به شکل دقیقتر، رهگیری بلادرنگ پرتو (Real-Time Ray Tracing) ترندی جدید در حوزه گرافیک است که تا همین اواخر صرفا در انحصار هالیوود بود. همانطور که از نام آن پیداست، این تکنولوژی با ردیابی اشعه در زمان واقعی، میتواند نورپردازی درون بازی را بسیار واقعیتر جلوه دهد زیرا کارت گرافیک را قادر میسازد تا مسیر پرتوهای مجازی نور را ردیابی کرده و بدین ترتیب با دقت بیشتری نحوه تعامل با اشیاء موجود در محیط را شبیه سازی کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این حوزه بد نیست مقاله «رهگیری پرتو چیست و برای بازیهای ویدیویی به چه معناست؟» را مطالعه کنید.
اما حالا که تردیدی در اهمیت این تکنولوژی نو نداریم، آیا Real-Time Ray Tracing واقعاً موضوع آنچان مهم و قابل توجهی در کارت گرافیکهاست؟ خب فاکتورهای زیادی برای ترمز کشیدن هایپ Real-Time Ray Tracing وجود دارند:
- سخت افزار محور است. اگر سخت افزار مبتنی بر Real-Time Ray Tracing نباشد این ویژگی نه تنها نمیتواند تجربه گیمینگ را بهبود ببخشد بلکه برعکس میتواند ضربه بزرگی به عملکرد وارد کند و گاها فریم ریت را آشکارا به نصف کاهش دهد. این آمار عملکرد بیشتر در مدلهای ارزان قیمت سری RTX قابل توجه است.
- مزایا همیشه مشهود نیست. مطمئناً فناوری ray tracing در دمویهای فنی و تیزرهای معارفه، شگفت انگیز به نظر میرسند، و در آینده میتواند به خلق تجربهها به شدت واقع گرایانهتر از ویدئو گیم شود. اما زمانی که هیچ سطح بازتابی برای نمود عملکرد این ویژگی نباشد عملا سودی در هزینه کردن وجود ندارد. خوب است بدانید در حال حاضر تقریباً تعداد کمی از بازی از Real-Time Ray Tracing پشتیبانی میکنند. که تعداد کمتری از آنها را عناوین اصلی AAA تشکیل میدهند.
DLSS یا همان نمونه برداری تصاویر به کمک یادگیری عمیق (deep learning super sampling)، روشی است جدید که به کمک نمونه برداری و افزایش دقت نقاط تصویر در صحنهی پردازش شده، میتواند به هموار سازی و پرهیز از شطرنجی شدن لبههای اشیا و آبجکتها کمک کند. در حال حاضر فقط در پردازندههای RTX توانایی پیاده سازی این ویژگی را به شکل قابل قبول دارند. DLSS به علت هزینه پیاده سازی بالا و نیازمندی به زیرساخت قوی اغلب در کنسول و کامپیوتر به افت فریم منجر میشود. و دقیقاً مانند ویژگی Ray Tracing تنها در حال حاضر چند بازی از آن پشتیبانی میشود.
به هر جهت، ویژگیهای Real-Time Ray Tracing و DLSS در حال حاضر فقط در کارت گرافیکهای سری RTX شرکت Nvidia موجود هستند، یعنی فقط این کارت گرافیکها میتوانند فریمهای قابل پخش منطبق با دو ویژگی بالا را پیاده سازی کنند.
در حالی که کارت گرافیکهای فعلی AMD از Real-Time Ray Tracing پشتیبانی نمیکنند، کارت گرافیکهای نسل آینده آن، یعنی RDNA 2 مبتنی بر Navi که قرار است در کنسولهای پلی استیشن ۵ و ایکس باکس سری ایکس به کار گرفته شوند، از این ویژگی پشتیبانی خواهد کرد. پس برای مدتی طولانی در انحصار نخواهد ماند و عرضه این ویژگی توسط میتواند بازار رقابت را دگرگون کند.
پشتیبانی از VRR، اما FreeSync یا G-Sync؟
اول از همه، اصلا VRR چیست؟ Variable Refresh Rate یا همان VRR که به عنوان نرخ تازه سازی متغییر یا سرعت تجدید شناخته میشود؛ تکنولوژی به نسبت نویی است که به نمایشگرها این امکان را میدهد که سرعت نمایش را برای تطبیق با نوع محتوا تنظیم کنند.
این نرخ برای نمایشگرهای گیمینگ بسیار با ارزش است. زیرا نرخ تازه سازی متغیر ویژگیی است که به نمایشگر اجازه ارسال فریمها را بدون آنکه نیاز به یک فریم ثابت داشته باشد، میدهد. همین امر منجر به کاهش تعداد دفعات پاره شدن صفحهها یا اصطلاحا افت فرم و کم کیفیت شدن تصویر میشود. به همین جهت، شرکتها سعی در به کار بردن تکنولوژی VRR در جدیدترین محصولات خود کرده اند تا علاقه مندان به بازیهای کامپیوتری بتوانند نهایت لذت را تجربه کنند.
در حال حاضر نیز دو نوع فناوری VRR وجود دارد: FreeSync و G-Sync. نیازی به گفتن نیست، که اگر قصد دارید مانیتوری را با سرعت تجدید بالا بخرید، به ناچار با یکی از دو فناوری AMD FreeSync یا Nvidia G-Sync اکتفا کنید. در هسته اصلی، هر دو این فناوریها به شکلی مشابه عمل می کنند؛ هر دو از سخت افزار استفاده میکنند تا اطمینان حاصل کنند که سرعت تجدید مانیتور همیشه با فریم ریت در بازی یکسان باشد. با ان حال همه چیز روی دیگری هم دارد.
اگرچه V-Sync برای مانیتورهای 60 هرتز به اندازه کافی خوب است، اما برای نمایشگرهای جدیدی که دارای سرعت تجدید (VRR) بالایی هستند مثلاً 120 هرتز، 144 هرتز و بیشتر چندان مناسب نیستند. علت این است که V-Sync با قرار دادن یک پوشش روی تعداد فریمهایی که از کارت گرافیک خارج می شود، از افت فریم جلوگیری میکند. با این حال، اشکالاتی مانند تاخیر ورودی (Input lag) به همراه دارد.
مانیتورهای G-Sync بسیار گران هستند؛ که این گرانی دلایل زیادی دارد؛ اول، کیفیت و استاندارد بالای محصولات Nvidia و دوم انحصار گرایی این مجموعه در توسعه تکنولوژی G-Sync بطوری که تولید کنندههای تجهیزات سخت افزاری (OEM) بابت لایسنس این تکنولوژی میبایست به Nvidia پول بدهد و حتی برخی از ماژولها، نظیر scaler را مستقیماً از خود Nvidia خریداری کنند.
ماژول scaler یک قطعه سخت افزاری مختص به نمایشگر است که تکنولوژی VRR امکان پذیر میسازد. در حالی که اساساً Nvidia انحصار G-Sync را در دست دارد. AMD به کمپانیها اجازه میدهد تا از ماژولهای scaler مجموعههای ثالث استفاده کنند که نیازی به پرداخت حق لایسنس ندارد. در نتیجه هزینه تولید نمایشگرهای مبتنی بر FreeSync بسیار کمتر است و فراوانی آن در بازار بالاخص بازار آسیا بیشتر است. اما باید در نظر داشت که شاید محصولات تولید شده مبتنی بر FreeSync آن کیفیت مطلوبی که Nvidia عرضه میکند را نداشته باشند.
در نهایت، ما باید به مسئله سازگاری نیز بپردازیم. در گذشته، فناوری FreeSync فقط با کارت گرافیکهای های AMD کارایی داشت و G-Sync نیز فقط با کارت گرافیکهای Nvidia سازگار بود. اما حالا اوضاع کمی متفاوت است.
در حال حاضر، مانیتورهای سازگار با تکنولوژی G-Sync زیادی در بازار وجود دارند؛ یعنی مانیتور FreeSync غالبا از G-Sync نیز پشتیبانی میکنند و می توانند با کارت گرافیکهای Nvidia کار کنند. با این حال، این نمایشگرها استاندارهای Nvidia را رد نکردهاند، پس هیچ تضمینی وجود ندارد که با تمام ویژگیهای تکنولوژی G-Sync به درستی کار کنند. با این وجود این روند انحصار به شکل کندی در حال تغییر است.
درنهایت، هر دوی این فناوریها کاری که باید را انجام میدهند؛ اما بدیهی است که FreeSync یک انتخاب بودجه محور است. در حالی که G-Sync تا حدی گزینه با کیفیتتر این ماجراست. ماهیت انحصاری G-Sync هنوز هم آن را بسیار گران میکند، اما Nvidia به کندی در حال تغییر سیاستهای خود است. کسی چه میداند شاید در آیندهای نزدیک این روند متفاوت باشد.
نتیجه
خب، با وجود همه موارد بررسی شده، کدام شرکت در حال حاضر کارت گرافیکهای بهتر ارائه می دهد؟پاسخ این است: هیچکدام. اما چرا؟
صرفاً به این دلیل که تعمیم دادن این پاسخ محصولات این دو شرکت بدون بررسی مدل به مدل عملا غیرممکن است. زیرا هر دو شرکت انتخابهای مختلفی را در بازههای متفاوت قیمتی ارائه می دهند که میتواند مطابق با شرایط و محدودیتهای بودجه طیف گستردهای از مشتریان باشد.
اما رقابت قطعاً بسیار بهتر از سالهای گذشته است. AMD در گذشته انتخاب قابل دفاعی برای کانفیگهای بودجه محور و متوسط بود. در حالی که Nvidia در سطح بالا انحصار داشت. اما امسال اوضاع در حال تغییر است؛ امسال Nvidia انتخابهای بیشتری در محدوده قیمت پایینتر عرضه میکند و در حال AMD نیز با راه اندازی خط تولید سری Big Navi در حال آماده سازی خود برای رقابت در ردههای بالا و گران قیمت کارت گرافیک است.
به طور کلی، این دو در حال حاضر شرایط و سهم به نسبت برابری در مارکت دارند؛ اما اگر AMD بتواند شکاف خود را در رنج قیمت بالا با عرضه محصولات جدید پر کند و بتواند در تمام طیف قیمتی گزینههایی را عرضه کند احتمالا به نفع جیب همهی ما خواهد بود.